معنی گیاه تاج ریزی

حل جدول

گیاه تاج ریزی

لما


تاج ریزی

لما


گل تاج ریزی

لما


گیاه تاج الملوک

افسر پادشاهان، تاج شاهان، گیاهی گیاهی زینتی از خانواده آلاله با گلهای زیبای واژگون

لغت نامه دهخدا

تاج ریزی سرخ

تاج ریزی سرخ.[ی ِ س ُ] (ترکیب وصفی، اِ مرکب) نوعی تاج ریزی دارای گلهای بنفش و میوه های قرمز رجوع به تاجریزی شود.


تاج ریزی سیاه

تاج ریزی سیاه. [ی ِ س ِ] (ترکیب وصفی) یکی از انواع تاج ریزی با میوه های سیاه و سمی. رجوع به تاجریزی شود.


ریزی

ریزی. (حامص) حاصل مصدر از ماده ٔ مضارع ریختن (ریز).همیشه به صورت ترکیب استعمال شود، مانند: پی ریزی، توپ ریزی، خاک ریزی، ساچمه ریزی، طرح ریزی، مجسمه ریزی و غیره. رجوع به هریک از ترکیبات بالا در جای خود شود.
- پی ریزی، پی افکنی. (فرهنگ فارسی معین).
- طرح ریزی، نقشه کشی. (فرهنگ فارسی معین).

ریزی. (حامص) خردی و کوچکی. مقابل درشتی. (یادداشت مؤلف). || رحمت و شفقت. (ناظم الاطباء). ریزش. بخشش و عطا. (از آنندراج). || (ص) سرشار. (ناظم الاطباء). در متن های دیگر دیده نشد.


صاچمه ریزی

صاچمه ریزی. [م َ / م ِ] (حامص مرکب) ساچمه ریزی. عمل صاچمه ریز.


تخم ریزی

تخم ریزی. [ت ُ] (حامص مرکب) عمل تخم فراوان آوردن، مانند تخم ریزی ماهیان در وقت معین از سال یا تخم ریزی حشرات چون مگس و امثال آن.


سیل ریزی

سیل ریزی. [س َ / س ِ] (حامص مرکب) عمل سیل آوردن:
کوه عظمت بسیل ریزی
دریای کرم بموج خیزی.
ابوالفضل فیاضی (از آنندراج).

واژه پیشنهادی

تاج ریزی

روباه زره


گیاه تاج الملوک

زبان درقفا

فرهنگ فارسی هوشیار

صاچمه ریزی

ساچمه ریزی


طرح ریزی

‎ نقشه کشی، پی ریزی پی افکنی.

معادل ابجد

گیاه تاج ریزی

667

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری